ریشه
شنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۷، ۱۱:۰۰ ب.ظ
هر روز از کنارت میگذشتند
گلِ زردِ رنگِ گوشه ی باغ
هر کس دست نوازشی بر سرت میکشید و میرفت
تو رنگ نمیباختی
هیچ کس ندید ریشه ی این گل رنگین از خاک بیرون آمده
هیچ کس ندید که سرش را میخواست به آفتاب برساند
هر روز از کنارت میگذشتند
و سرمای روزهای برفی را در خانه ی های گرمشان
در کنار چوب های آتش گرفته میگذراندند
و ندیدند برف با یک گل زرد چه میکند
هر روز از کنارت میگذشتند
و ندیدت که یک گلبرگ زرد رنگ در باد رها شده است
کاش فقط کسی ریشه ات را به خاک برمیگرداند
هر روز از کنارت میگذشتند
و امروز دیگر در بادها رها شده ای
رها
رها
رها
- ۹۷/۰۷/۱۴