بویِ خوشِ زندگی

بایگانی
آخرین مطالب

دی

چهارشنبه, ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۱۴ ق.ظ

اول

امروز،زیبایی برایم حضور از دشت های روشنِ تازگیست.واقعی بودن.جوری که انگار ابدیست،درحالی که میدانی نیست.غلبه ی خیال ابدیت بر حقیقت عبور.

دوم

امروز کمی کار کردم.کارهای معمولی خانه.حالا از وقتی کمی پخته تر شدم-هرچند که می دانم تا پختگی،اگر عمری باشد زیاد راه هست-سعی می کنم احساساتِ دیگران را بیشتر بفهمم.مثلا مادرم که سال ها شاید با همین لحظه ها زندگی کرده.کارهای خانه.دوستش داشته یا نه اما انجام می داده.یا پدرم که سال هاست صبح زود از خواب بیدار می شود.وقتی صبح ها دلم می خواهد کمی بیشتر بخوابم و می توانم به او فکر می کنم که حتما روزهایی بوده که می خواسته بیشتر بخوابد و نشده.اینها را برای درک کردنشان در ذهنم می کشم.وگرنه که احساسِ گناه فایده نمی کند.راه تبدیل این حس ها به کار است.برای من.

  • هادی

نظرات  (۱)

  • خورشید ‌‌‌
  • خیلی خوش‌حالم که باز می‌نویسی، و خیلی حس‌کردنیه برام این پست. 

    پاسخ:
    خیلی ممنونم ازت.خوشحالم میکنی اینارو میگی.خودمم خوشحالم که نوشتم دوباره.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی