چشم هایم/یش
صبح از خواب میپرم.به چشم هایی که دائما می سوزد در آینه خیره می شوم.به چشم هایی که چیزهایی دیده که دلش نمی خواهد تکرار شود.هیچ چیز.حتی چیزهای زیبا.که زیبایی ها تکراری می شوند و زشتی ها باید بگذرند.خسته ام و فکر می کنم این معنی پایان راه باشد.در پایان باید خسته باشی.راه دیگری نیست.