بویِ خوشِ زندگی

بایگانی
آخرین مطالب

من سه بار

شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۳۰ ب.ظ
گاهی فکر میکنم کاش دختری بودم که عینک گرد میزد و موهایش را لخت میریخت روی صورتش و یله میشد زیر نور آفتاب و کتابی میخواند و به رویاهایش فکر میکرد.
و صبح ها چشم هایش ریز میشدند و لبخندش دندان های سفیدش را جلوی آینه به خودش نشان میداد.راه میافتاد و آرام بر روی برگ ها دست میکشید.اما نه.این ها همیشگی نیستند.این های رویاهای لحظه ای هستند.همان دختر هر روز باید غصه ی تنهایی اش را میخورد.غصه ی نبودن کسی در دنیایش.
  • هادی

نظرات  (۱)

حالا برو شکر کن که پسری:دی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی