شباهت
چهارشنبه, ۲ آذر ۱۴۰۱، ۰۶:۳۷ ب.ظ
اطرافِ سرم مرگ در جریان است.مرگ.مردن برایم چه شکلی بود؟نمیدانم.یادم رفته است.اما آدم ها میمیرند.ما اگر هیچ چیز نداشته باشیم،راحت تر میمیریم یا سخت تر؟حسرت قوی تر است یا سبک بالی؟درگیری ام روی ارزشِ زندگی است.به کجایش بنازم که بخواهم زنده بمانم؟یا کجایش برایم بی اهمیت باشد که بخواهم بمیرم؟گذشته ی روشن تر.بهانه های کوچکم را دوباره بزرگ کرده ام.میفهمم یک جای کار غلط است.اما کجا؟نمیدانم.
- ۰۱/۰۹/۰۲